همه چیز از دوران نوجوانی احمد فرهومند شروع شد، زمانی که در تعطیلات تابستانی به سرای امیر، محل کار برادر بزرگ تر حاج امیر فرهومند میرفتند. آنجا کارگاه فرشبافی برادرشان بود و ایشان که نمیخواستند بیکار بمانند، کم کم کار کردن در آن محیط را شروع کردند.
آن روزها، سرای امیر همیشه پر از جنب و جوش بود. صدای دارهای قالیبافی، بوی پشم و رنگ، و رفت و آمد دائمی کارگران و خریداران، فضایی جذاب برای احمد نوجوان ایجاد کرده بود. آقای فرهومند کمکم و در سایه آموزشهای برادر، به این هنر اصیل علاقهمند شدند. حدود 6 تا 7 سال برای برادر کار کردند و در این مدت رموز فرشبافی و تجارت فرش را به خوبی آموختند.
در سال 1360، زمانی که احساس کردند به اندازه کافی تجربه کسب کردهاند، مغازه فعلی را در سرای احمدیه (خان) اجاره کردند. دو سال بعد در سال 1362 توانستند این محل را بخرند. کار را با فروش قالی و قالیچههای کوچک شروع کردند و به لطف خداوند و زحمات مستمر، امروز به جایی رسیدهاند که فرشهای بزرگ و نفیسی دارند و به عنوان یکی از فرشفروشان شناختهشده بازار فعالیت میکنند.
روزهایی را به خاطر دارم که بازار فرش تبریز رونق دیگری داشت. خریدارانی بودند که صبح زود، حدود ساعت 8 وارد تیمچه میشدند و تا شب مشغول انتخاب و خرید فرش بودند. بعضی از این خریداران در یک روز بیش از 100 تخته فرش میخریدند و تا ساعت 8 شب که بازار تعطیل میشد، به کار خود ادامه میدادند. این حجم از معاملات نشاندهنده رونق فوقالعاده بازار در آن سالها بود.
متأسفانه امروز شاهد چنین رونقی در بازار نیستیم. کاهش صادرات فرش دستباف، مهمترین دلیل این افت محسوب میشود. در گذشته، خریداران عمده از کشورهای مختلف به تبریز میآمدند و سفارشهای بزرگی میدادند، اما امروز چنین اتفاقاتی کمتر رخ میدهد.
با وجود تمام این مشکلات، من همچنان به آینده صنعت فرش دستباف ایران امیدوارم. این هنر اصیل که بخشی از هویت فرهنگی ماست، قطعاً راه خود را در جهان امروز پیدا خواهد کرد. ما نیازمند حمایت بیشتر مسئولان و ایجاد تسهیلات برای صادرات هستیم تا دوباره شاهد رونق روزهای گذشته باشیم.