در قلب بازارهای سنتی ایران، کسبوکارهای خانوادگی بسیاری وجود دارند که گواهی زنده بر اصالت و پایداری تجارت ایرانی هستند. این مصاحبه به سراغ یکی از این کسبوکارهای موفق رفته است؛ داستان خاندانی که چهار نسل است در صنعت فرش فعالیت میکنند. از عبدالله بافنده تا محمدحسین عبدالهی، هر کدام با عشق و پشتکار، این میراث فرهنگی را حفظ کردهاند. تیمچه مظفریه تبریز، شاهد سالها تلاش این خانواده بوده است. در ادامه، روایت جذاب این خاندان و راز ماندگاریشان را محمدحسین، وارث نسل سوم این کسبوکار نقل می کند.
پدربزرگم، عبدالله، سالها پیش از محله استران به حکمآباد آمد و کار بافندگی فرش را شروع کرد. بعد از مدتی صاحب خانه و زندگی شد و پدرم عبدالحسین به دنیا آمد. پدرم از بچگی با فرش بزرگ شد و وقتی تجربه کافی کسب کرد، در تیمچه مظفریه -که زمان مظفرالدینشاه ساخته شده بود- مغازه خودش را باز کرد و در بازار فرش تبریز اسم و رسمی برای خودش دست و پا کرد.
پدرم فقط به فروش داخلی اکتفا نکرد. او در دهههای 30 و 40 شمسی با تاجران بیروت و بغداد کار میکرد و فرشها را به عراق و لبنان صادر میکرد. من هم از کودکی در همین محیط بزرگ شدم و بعد از تمام کردن مدرسه در 18 سالگی، رسماً وارد کار پدرم شدم. الان بیش از 66 سال است که در این کارم و از قدیمیهای بازار فرش تبریز محسوب میشوم.
یادم میآید بعد از مدرسه مستقیم میرفتم بازار تا به پدرم کمک کنم. بعد از 15 سال کار کردن با پدرم، وقتی ایشان فوت کردند، مغازه به من رسید. من هم این سنت را ادامه دادم و مغازه را به پسرم سپردم. البته پسرم راه علم را انتخاب کرده و الان استاد دانشگاه است، ولی چون تنها فرزندم است، مغازه را به نام او زدهام. خودم هم با اینکه سنم بالا رفته، هنوز هفتهای سه چهار روز به مغازه میآیم و کارها را نظارت میکنم.
در طول این چهار نسل که ما در این کار بودهایم، فراز و نشیبهای زیادی داشتیم. عمویم یعقوب هم در تهران مغازه فرشفروشی داشت که بعد از فوتش، پسرش علی آن را ادامه داد. حتی پدر همسرم، یوسف اسفهلانی، از تاجران معروف فرش در همین تیمچه مظفریه بود.
این کار را باید از پایه یاد گرفت. من هم مثل پدرم معتقدم که برای موفق شدن در این کار، اول باید سالها شاگردی کرد. با درس خواندن و تحصیلات دانشگاهی نمیشود این کار را یاد گرفت. باید دست به کار شد و تجربه کسب کرد.
تیمچه مظفریه با بیش از 140 سال قدمت، هنوز هم از مراکز مهم فرشفروشی کشور است. خانواده ما یکی از معدود خانوادههایی است که نسل به نسل این کار را حفظ کردهاست. این فقط یک شغل نیست، بخشی از تاریخ و فرهنگ ماست که با عشق و علاقه از آن نگهداری کردهایم و به نسل بعد سپردهایم.