میراث شیرین سه نسل: از نانوایی تبریز تا قنادیهای الهامگرفته از شوروی
داستان پیشرفت و تداوم یک خانواده در قلب صنعت شیرینیپزی ایران، روایتگر پیوند عمیق سنت، مهاجرت و نوآوری است. این میراث که اکنون به نسل سوم رسیده، ریشه در خاطرات حاج میرزا، نانوا و مهاجر تبریزی دارد که نخستین درسهای شیرین خود را از دل شوروی آموخت و به ایران بازگرداند.
حاج میرزا، پدربزرگ این خاندان، سنت نانوایی را بنیان نهاد، اما شوق و مهارت قنادی را نیز در کنار آن پرورش داد. او که از مهاجران به شوروی بود، دستورالعملها و نام شیرینیهای آن دیار را با خود به همراه آورد. در آن دوران، بخش بزرگی از شیرینیهای رایج نامهایی کاملاً بیگانه داشتند؛ محصولاتی مانند «هیسلیوم»، «ناپلیوین»، «گالباس»، «شوی»، «بوسارک»، «ارمنی نازک» و «لطیفه» نامهایی بودند که تنها از طریق تماس با خارج، بهویژه از طریق سفرهای پدربزرگ، به این حرفه راه یافته بودند.
فرزند او، حاج باقر، این دانش را از پدر آموخت و میراث نانوایی را ادامه داد، اما مهارت قنادی را نیز به کمال رساند. او بود که یکی از اولین شیرینیهای ماندگار را با استفاده از شیر خلق کرد؛ محصولی که بعدها توسط قنادان دیگر با الهام از همین ایده، «بیسکویت مادر» نام گرفت و به بخشی از حافظهی جمعی ایرانیان تبدیل شد. این خانواده از سال ۱۳۲۴ شمسی (۱۹۴۵ میلادی) در این مسیر پرفراز و نشیب حضور فعال داشتهاند.
در آن زمان، خیابانهایی که امروزه مملو از مغازههای تجاری است، فضایی متفاوت داشت؛ خیابان شهناز (یا نام فعلی آن) عمدتاً مسکونی بود و تنها سه یا چهار مغازه در آن به چشم میخورد. کارگاه اصلی این خاندان نیز در همان محله قرار داشت. پدر نسل دوم، حاج باقر، کار خود را تنها با یک شریک آغاز کرد: برادرش، حبیب تبریزی نژاد. این دو برادر، بدون شریک خارجی، توانستند سنگ بنای کسبوکاری موفق را بگذارند.
نوهٔ حاج میرزا، که خود وارث این مهارت است، تأیید میکند که این حرفه سینه به سینه منتقل شده است. این سه نسل، همگی در امر «عرضه» (تولید و فروش) در این حوزه فعال بودهاند. پسران حبیب تبریزی نژاد (عموزادگان فرد مصاحبهشونده) بعدها مسیر خود را به سمت آجیلفروشی در تهران تغییر دادند، اما شاخه اصلی خانواده همچنان بر پایداری هنر قنادی تمرکز کرده است.
در حال حاضر، تنها یکی از پسران نسل سوم است که به طور تمام وقت در مغازه حضور دارد و امور روزانه را مدیریت میکند، در حالی که پسر دیگرش در خارج از کشور زندگی میکند. این تداوم سهنسلی، نه تنها یادآور اهمیت حفظ فنون اصیل است، بلکه نشان میدهد چگونه تأثیرات فرهنگی دوردست (مانند شوروی سابق) میتوانند در ذائقهی ملی ایرانیان، به خصوص در پایتخت شیرینی ایران، ریشه بدوانند و ماندگار شوند.